Oct 10 2003
چه صلحی چه کشکی!
اگر نوشته قبلی من را مجددآ بخوانید مخصوصا آنهایی که انتقاد کرده بودند، خواهند دید که من نه مخالف دادن جایزه صلح به خانم عبادی هستم نه بطور کلی مخالفتی با دادن جایزه صلح به کسی را دارم. درست برعکس اگر جایزه صلح واقعی را به کسی میدادند من اولین بودم که از آن شادمان میشدم. جایزه صلحی که از پول فروش اسلحه تهیه شده صلح به ارمغان نمیآورد، میوه چینین جایزهای فریب است.
دوستان فراموش نکنید که همین جایزه را به هنری کیسینجر (1973) ، محمد انورصادات، مناخم بگین (1978) ، میخائل گربایچوف (1990) ، یاسر عرفات، شیمون پرز، اسحاق رابین(1994)، جیمی کارتر(2002) هم دادهاند و چنین جایزهای جایگاه زیادی در محافل صلح دوست واقعی ندارد. در این لیست تنها جای چنگیزخان، هیتلر و خمینی خالی است. این جایزه معمولآ سیاسی است و حتی کمیتهای که آن را اهدا میکند هم صددرصد سیاسی است. گرچه گاه گداری به بیابان میزنند و این ور و آنور جایزه را به کسانی که واقعآ لیاقت آن را دارند اهدا میکنند، این موارد هم بسیار نادر هستند.
باز هم به خانم عبادی برای فعالیتشان نه برای دریافت این جایزه تبریک میگویم. وبسیار خوشحالم که این جایزه به جناح اصلاح طلب رژیم آخوندی (آقاجری) اهدا نشد وگرنه کارمان تمام بود. دیگر خوشنودی من از این مساله بخاطر این است که جایزه به یک زن ایرانی داده شده و اینکه نامبرده مدافع اکثریت خاموش ایران است. همچنین این جایزه میتواند بعنوان ابزاری برای مبارزه با ملایان مورد استفاده قرار گیرد.
برای بهتر درک کردن گفته هایم به سخنان رئیس کمیته جایزه نوبل در این فیلم که امروز هنگام اعلام جایزه ایراد شده توجه کنید و مخصوصآ به قسمتهایی از آن که سعی شده خانم شیرین عبادی را شخصیتی مذهبی و مسلمان جلوه دهد دقت کنید تا به اهداف کمیته پی ببرید.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 9:25 pm در بخش: بدون دسته بندی