Nov 11 2003
عجوبهای بنام انسان
حدودآ سه سال پیش خانوادهای در نروژ مبارزهای را برای فرزند خردسال خود شروع کردند که به هنگام تولد بخاطر مشکلات زایمان و کمبود اکسیژن آسیب مغزی شدید دیده بود. آسیب مغزی فرزند این خانواده بقدری زیاد بود که تمام پزشکان نروژی بر این باور بودند که او هیچگاه نخواهد توانست مثل یک انسان معمولی راه برود یا حرف بزند، انسانی که در زبان نروژی به او میگویند grønnsak (سبزی خوردن) اصطلاحی است که برای انسانهایی بکار برده میشود که امیدی به زندگی آنها وجود ندارد، فلج کامل.
این خانواده مخصوصآ مادر خانواده در برابر پزشکان نروژی مقاومت کرد و با تماس گرفتن با دیگر مراکز جهانی سعی کرد راهی برای نجات فرزنداش پیدا کند.
یک تیم پزشکی بلغار که در آنروزها روی یک پرژه تحقیقی کار میکردند بر این عقیده بودند که حتی مغز انسانی که آسیب دیده باشد میتواند با تمرین حرکاتی (کارهایی) را که یک مغز سالم قادر به انجام آن هست انجام دهد.
آن روز این زن تلاشی را آغاز کرد که به نظر من قابل ارج است، حتی اگر درکارش شکست میخورد. هفته گذشته فیلمی را از این مادر و فرزندش در اخبار تلوزیون نشان دادند که پسرک را درحال راه رفتن نشان میداد و با کلماتی به اندازه کافی قابل فهم تکلم میکرد، کاری که تقریبآ به معجزه میماند. باور کنید اگر چنین اتفاقی در ایران افتاده بود سریعآ آنرا به این یا آن امامزاده نسبت میدادند.
تماشای این صحنه مرا به گریه انداخت. چیز عجیبی است، من برعکس دیگران این گونه صحنهها به گریهام میاندازد زمانی که قدرت واقعی انسانها را میبینم.
این (خاتمي؛ عبادي و فاكتور حسادت)را هم بخوانید.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 1:53 am در بخش: بدون دسته بندی