Nov 15 2003

نیروی فشار

نوشته:     :::       Comments Off on نیروی فشار

بیست و یک ماه است که من به وبلاگ نویسی مشغولم. عجب کلمه‌ای مشغولم! واقعآ به این کلمه مشغولم فکر کرده‌ایم، گاهی اوقات این واژه برای من معنی سرگرم بودن را تداعی می‌کند. حتی این اواخر بیشتر به این باور رسیده‌ام که این کار فقط شده مشغولیاتی و نه بیشتر. هدفی را که از راه انداختن این وبلاگ داشتم به مرور زمان از یادم می‌رود و من فقط مشغولم.
هدف من اما از روز اول کمک به هموطنانم برای سرنگونی رژیم بوده ولی اکنون پس از بیست و یک ماه تلاش هنوز اندر خم یک کوچه‌ام.
دوستان دیگر هم به همین طریق شمر حُیسن را روزانه شهید می‌کند، آریا فلسفه را مزه مزه، خلبان که وضع‌اش مشخص است این روزها با کلماتی روز را به شب و شب را به روز می‌رساند. فضولک هم که از همه‌ی ما در این کار قدیمی تر است هر از گاهی تلاشی خستگی ناپذیر هم در وبلاگ خودش و هم در وبلاگ عمومی می‌کند و سعی در افشاگری رژیم منفور اسلامی دارد، شبح با نوشتن تحلیل‌های بسیار خوب و دیگران که می شناسیم به همین طریق.
چیزی را که در این میان فراموش کرده‌ایم این است که اگر بنا بود رژیم جمهوری اسلامی با چند نوشته ساقط شود که از ما بهرتین‌ها بسیار پیش‌تر از ما نوشتند و جان خود را هم در این راه فدا کردند. دوستان نمی‌خواهم مایوستان کنم ولی نوشتن و انتقاد کردن دردی را از ما دوا نخواهد کرد. این رژیم تبدیل به یک مرض مزمن شده، یک سرطان لاعلاج و چنانچه بخواهیم آن را ریشه کن کنیم به تلاشی بیشتر از قرص آسپرین نیاز است.
تجربه چند ماه گذشته به ما نشان داده که قدرتی که در دستان ماست بیشتر از آن است که ما خود بدان آگاهیم و از آن بهره می‌بریم. مساله‌ی افسانه نوروزی را بیاد بیاورید، گل‌کو جرقه اول‌اش را زد من با او همراه شدم و هاله به جمع آوری امضا پرداخت دوستان وبلاگ نویس با پشت کاری بی نظیر یکی پس از دیگری شمشیر‌ها کشیدند و کار را بجایی رساندند که نشریات انیترنتی و داخلی مجبور به پی‌گیری شدند و پس از آن مجلس بی‌عرضه شوربای اسلامی هم مجبور به تبعیت از ما شد. باور ندارید تاریخ نوشته‌های وبلاگها را ببینید تا باورتان شود. در این همکاری 75 وبلاگ لگوی زرد رنگ را نسب کردند و لوگوی دیگری را که هاله تهیه کرده بود را من شمارش نکردم و مطمئن‌ام که تعداد از صد هم گذشت. تا امروز 5147 نفر نامه را امضا کرده‌اند.
هفته پیش باطبی مفقود شد، چند نفر کمیته پیگیری وضع احمد باطبی و وبلاگی را برای جمع آوری امضا برپا کردند، ایهام فلش زیبایی را ساخت. شمر به من خبر داد من به دیگران و مجددآ جریان حرکتی که کارساز است به راه افتاد سه روز بعد سر از صدای آمریکا در آورد و عاقبت قاضی مرتضوی خود را افشا کرد و دوباره نشان دادیم که می‌توانیم از همین وبلاگ‌های فکسنی چه حرکتهایی را راه اندازی کنیم و منشاء چه مشکلاتی برای رژیم شویم بدون اینکه هزینه‌ای بپردازیم.
حال اگر این اطلاع رسانی را سیستماتیک کنیم مطمئن باشید می‌توانیم ضربه‌های شدیدتری بر پیکر فاسد شده‌ی جمهوری اسلامی فرود آوریم و خود را از این دل‌مشغولی‌ها برهانیم و به کارهای مفیدتری بپردازیم.
انجمنی را که تلاش کردیم براه بی‌ندازیم گویا کسی حوصله این گونه کارها را ندارد، حداقل می‌توانیم لیستی تهیه کنیم از دوستانی که برای چنین حرکتهایی آمادگی و علاقه دارند تا بوسیله آن بتوانیم سریع‌تر اطلاعات را رد و بدل کنیم و کارزاری بهتر راه بیندازیم. یکی را مسول ساختن لوگو کنیم یکی را مسول نوشتن متن به انگلیسی دیگری فارسی کسی دستگاه امضا جمع کنی را اداره کند و … تا در چنین شرایطی دست به خایه منتظر یکدیگر ننشینیم.
اگر ایرانی آباد و مدرن می‌خواهیم باید از روشها و ابزارهای مدرن برای رسیدن به آن استفاده کنیم. نمی‌توانیم با افکار و ابزار صدسال پیش ایرانی مدرن طلب کنیم. در یک جامعه شهر نشین مدرن یکی از اساسی ترین ابزارها نیروی فشار است. اشتباه نکنید نیروی فشار به معنی چماق داران حکومتی نیست. نیروهای فشار در تمام جوامع پیشرفته بصورت انجمن‌ها و سندیکاها و …بکار برده می‌شوند تا بوسیله‌ی آن بتوان به اجتماع خط و هدف داد.
مطلب طولانی شد می‌بخشید وقت‌تان را گرفتم.

نوشته: در ساعت: 1:47 pm در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on نیروی فشار  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی