Apr 26 2004
من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم …
از قرار معلوم پاگنده از پشت ابرهای تیره و تار بیرون آمد و ما را مستفیض کرد. پاسخگویی که چه عرض کنم، مشکل گشایی که اصلا، بلکه درعوض مشکلی هم به مشکلاتمان افزود.
گویا کاشف به عمل آمده که تزاد و افشین زند یکی نیستند. خوب حالا گیرم که چینین باشد! مگر فرقی هم در اصل قضیه دارد!؟ نوشتهشان یکی است، چه فرقی میکند که خُسن آقا این سطور را نوشته باشد یا یکی دیگه، محتویاتش است که مهم است نه اینکه چه کسی آنرا نوشته. به شما پیش نهاد میکنم یک بار دیگر همان نوشته کذایی را بخوانید و قضاوت کنید که آیا فرقی بین نوشته نامبرده و افکار افشین زند هست!؟
شما مینویسید که نویسنده سعی کرده کار ما را نقد کند! خیلی هم ممنون و همچنین نوشتهاید که طنز بوده! باز هم خیلی سپاسگزارم که مرا از اهداف نویسنده مطلب آگاه کردید. خوب است، پس زحمت کشیده نوشته قبلی من را هم بعنوان ساتیر(satire) و نقد بپذیرید.البته اگر دنیای شما یک بام و دوهوا نیست!؟ به زبان سادهتر بگویم تا شاید بهتر درک شود. برای شما خوش است برای ما ناخوش!؟ مگر بنا بر این نبوده که تمرین دموکراسی کنیم؟ خوب پس بهتر است از خودمان شروع کنیم و پاسخگوی رفتار، کردار و نوشتار خودمان باشیم. تازه من چیزی را که نمیفهمم این است که چرا پاگنده که معمولآ کم مینویسد، یک مرتبه پا پیش گذاشته و به دفاع از “تزاد” “ادمین” یا هر شخص دیگری که شما اسمش را میگذارید میپردازد!؟
از نوشته من چنین برداشت کردهاید که من دسته و گروهی چماقدار راه انداختهام و قرار است لشکر کشی کنم!!؟ بجز خنده چیزی نمیتوانم تحویلتان بدهم. اگر کسی تنها تر از من یافتید جایزهای دریافت خواهید کرد. هدف من بجز متحد کردن نبوده. اینکه شما میفرمایید درست برعکس خواستههای من بوده هست و خواهد بود.
ازصفاتی که به من نسبت دادهاید چه خوب و چه بد میگذرم، چون همانطور که میدانید عادت ندارم به مسائلی که به خودم مربوط میشود بپردازم. ولی فرموده بودید که “گمان ام چند تایی هم باشند که از آن طرف این احساس را به برخی از ماها داشته باشند (و جالب یک نام در میان لیستت هست، که تاسف خواهم خورد روزی که بفهمی چه جانوری را نشناخته بوده یی). حالا شما می خواهی آن عده را گردآوری دور هم و بگویی هر که اینان یا کارهایشان را نپسنده عوضی است؟ “ تاکید از من است.
درپاسخ به شما باید بگویم که من هیچ گاه مدعی جانورشناسی نشدهام. دوست گرام، این اسامی بطور اتفاقی انتخاب شده بودند و من نه نزدیکی بخصوصی با آنها دارم نه دوری بخصوصی. آنها در لیست لینکهای من بودند و اتفاقی انتخاب کردم. این پاسخ من. حال شما هم به رسم مرسوم پاسخگویی، پاسخ دهید که اتهامی که شما به یکی از این اشخاص زدید، اتهامی است که جای پاسخگویی دارد. یا شاید ترجیح میدهید همه این افراد را در مضان اتهام قرار دهید!؟ متاسفم نوشتهام خیلی غیردوستانه شد ولی چه کنم که زوزه این حرکت را آغازید و من کاری نمی توانم بکنم بجز پاسخ گویی.
سخن آخر هدف من چیزی بجز ترویج انسانیت نیست. اگر برداشت دیگری از نوشتههای من داشتهاید متاسفم. شما خودتان خارچ از وطنتان زندگی میکنید و مثل من بخوبی آگاهید که هیچ انسانی به دلخواه خود ترک وطن نمیکند یا حداقل چنین انسانهایی زیاد نیستند. حالا چه چیزی در نوشته من در دفاع از پناهندگان افغان غیر طبیعی بوده، شما باید پاسخ دهید. شما خودتان خوب میدانید که نوشتهای که من به آن اشاره کردم یک مطلب نژاد پرستانه بود و من بعنوان یک انسان راهی بجز نقد آن نداشتم ندارم و نخواهم داشت. اگر باز هم چنین اراجیفی نوشته شود من آنرا نقد خواهم کرد چه شما را خوش آیبد چه نه.
من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش چون بفكر سوختن افتادهاي مردانه باش (باش یا سوز خاطرم نیست)
درضمن متاسفم اگر جوانان وطنم امروز پوچگرا شدهاند، این هم از گناهان حکومت ملایان و اسلام است نه من، زیرا من 25 سال است که با آن مبارزه میکنم.
همشهری عزیزم سعدی میگه:
من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 12:10 am در بخش: بدون دسته بندی