Jul 07 2002

داروگ خشك آمد كشتگاه من

نوشته:     :::       Comments Off on داروگ خشك آمد كشتگاه من

داروگ
خشك آمد كشتگاه من
در جوار كشت همسايه .
گرچه مي گويند :
” مي گريند روي ساحل نزديك سوگواران در ميان سوگواران ”
قاصد روزان ابري ، داروگ ! كي ميرسد باران ؟ ..
بر بساطي كه بساطي نيست
در درون كومه ي تاريك من كه ذره اي با آن نشاطي نيست
و جدار دنده هاي ني به ديوار اطاقم دارد از خشكيش مي تركد
– چون دل ياران كه در هجران ياران –
قاصد روزان ابري ، داروگ ! كي ميرسد باران ؟
نيما

:¨:..:¨:..:¨:..:¨:..:¨:..:¨:..:¨:..:¨:..:¨:

داروگ :
قورباغه ي درختي . گويند چون داروگ بخواند نشان روز باراني است .
این شعر رو که نوشتم رفتم روی گوگل عزیز عجب اعجازی هست این گوگل دنبال کلمه “داروگ” یک دفعه به یک گنجینه برخوردم که به كوشش آقای : تورج ا. قوچاني جمع آوری شده بود بعد از اون لینکها رو کمی لینک گردی کردم (آیا این کلمه رو “لینک گردی” میشه بکار برد!؟) دیدم چیزی، که بیا و ببین، گنجینه ی ادب فارسی را مشتاقان جمع کرده اند و دست و دل باز در اختیار شیفتگان قرار داده اند موفق باشید. این هم یکی دیگه.

نوشته: در ساعت: 4:47 pm در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on داروگ خشك آمد كشتگاه من  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی