Jan 08 2005
هاله عزیز اینکه تو در
هاله عزیز اینکه تو در ابراز عقیدهات آزادی در آن هیچ شکی نیست و من حتی با اینکه با این عقیده تو کاملا مخالفم ولی باوردارم که جز سرفرازی ایران چیزی را خواستار نیستی، ولی:
چند نکته را در این باره باید گوشزد کنم.
لطف کن این مطالب را قبل از ادامه این نوشته اگر نخواندی بخوان:
1. افشاگری های قطرهای و همراه با شک و تردید آقای ابطحی
2. این مطلب بهنود را هم که می دانم خوانده ای چون خودت به دفاع از مواضع من در این زمینه پرداختی
3. آقای ابطحی! عبدی هم گفت آش با جاش! سید ابراهیم نبوی
4. تلاش مرتضوی برای مخفی نگه داشتن نام بازجوی پرونده وبلاگ نویسان
نوشتم افشاگری های قطرهای برای اینکه آنهایی که به کار سیاست واردند میدانند معنی این واژه چیست و از چه جهت بصورت قطرهای اطلاعاتی علنی میشوند و نه همه حقیقت، البته اگر بتوان اینگونه اطلاعات را حقیقت نامید.
دفاع آقای بهنود از ابطحی را نباید جدی گرفت اینها همه نان قرض دادن است و با تحلیلهای بی شیله و پیله فاصله زیاد دارد. همچنین نوشته آقای نبوی هم که با اینکه به ابطحی تا حدودی مثلآ حمله کرده بود ولی باز در آن میشد نان قرض دادن ها را دید.
برای اینکه بدانی اینها تا چه اندازه دنبال حقیقت هستند:
این خطوط را (مطالب مطرح شده در چند مطلب بالا) اگر پیگیری کنی خواهی یافت که همه این بحثها و افشاگریها! و دعواها زرگری همه و همه برسر لحاف ملا است نه آزادی و مساوات. اینها افکار من و تو را غیر خودی میدانند در نتیجه (آزادی بیان و حقوق بشری!!) که اینها از آن سخن میگویند و گوش خلق الله را با آن کر میکنند شامل حال من و تو نمیشود، در این مسائل از غیر خودیها فقط در شرایطی که منافع خودشان (خودیها) ایجاب کند سوء استفاده خواهند کرد در غیر این صورت آزادی بیان در پیش اینها کشک است و بس.
مطلب شماره چهار را مخصوصا اگر نخواندی بخوان در پشت این خبر نکتههای فراوانی نهفته است که بد نیست نگاهی به آن انداخت.
آقایان که نامشان اصلاح طلب است از رئیسشان (تئوریسینشان) که حجاریان باشد تا همین تربچه نقلی تو (راستی حالا که اسمش را گذاشتی تربچه نقلی بد نیست بدانی که ترجمه شیرازیاش میشود تربیزه نقلی) همگی در دستگاه عریض و طویل خلافت خامنهای و قبل از او خمینی کارهای بودهاند و مخصوصا عدهای از اینها همگی قبل از اینکه شل و کور و علیل بشوند دستگاههای مربوطه را اداره میکردهاند یا مهرههای بسیار حساس آن بودهاند. حالا بدون اینکه از علوم پیشرفته استفاده کنیم، به زبان ساده و بی سوادی خُسن آقا سوال میکنیم.
1. آیا آقای حجاریان سردسته اصلاح طلبها و بقیه از وجود شخصی با نام مستعار «فلاح» که در پاراگراف چهارم این مطلب نوشته شده خبر نداشتهاند یا اصلآ چنین جانوری را نمیشناختهاند. یا مثلآ آقای تربچه نقلی که در این دستگاه سالها فعال بوده و هنوز هم هست این آقای فلاح را نمیشناسد؟ یا حداقل تفکر غالب بر دستگاه امنیتی که خودشان بجود آورنده آن هستند را نمیشناسند!؟
2. آیا گردانندگان دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی که این اصلاح طلبها اکثرآ از آنجا سربر آوردهاند مسئول ترورها را یا همین اوباشی را که روزانه با چماق برسر جوانان آن دیار میزنند را نمیشناسند!؟ بابا امروز برای هر انسان بی تجربهای چنین امکاناتی مهیاست حالا گمان میکنی اینها نمیدانند!؟ نگاهی به شجرهنامه این آقایان نشان میدهد که اکثرا پسر خاله دخترخاله همدیگراند. اینها یک خانواده هزار فامیل هستند همگی همدیگر را میشناسند. آیا از خودمان پرسیدهایم چرا اینها این همه تهدید به افشا میکنند ولی هنوز حتی یک قطره هم افشا نکردهاند!؟
اینها یا ما را هالو فرض کردهاند یا اینکه مثل کبک سر خود را در زیر برف فرو بردهاند و دل به آن بستهاند که ملت هم هیچ چیز را نبیند و به این اوباش اجازه دهد با شعبده بازی به راه خود ادامه دهند و فرضآ 25 سال دیگر هم به جنایات و دزدیهای خود ادامه دهند. زهی خیال باطل آن دوران دیگر باز نخواهد گشت.
هاله جان هشیار باش و نگاهی به نوشتههای دخو زیر عنوان “تسلط ملایان به کلام” بینداز تا گوشی بیاید دستت.
گرچه من هم با قسمتی از رفتار تو موافقم و آن اینکه برای عبور از ملایان باید از ملاها استفاده کرد و با گذاشتن پا بر دوش یکی از کله آن یکی بالا رفت تا بلکه موفق شویم این رژیم قرون وسطایی را سرنگون کنیم ولی در این بالا و پایین رفتن ها و فعل و انفعالات نباید فراموش کنیم که دشمن حقیقی کیست و یک مرتبه بجای بالا رفتن به ملایی اجازه دهیم که فریبمان دهد و بالا برود و دوباره سوارمان بشود.
این ضجه زدنها همه برای بازار گرمی انتخابات است تا بلکه بتوانند عدهای را گمراه کنند و به پای صندوقهای رای بکشند. اگر در این حیله موفق نشوند روزگارشان از این هم که هست بدتر خواهد شد.
ملت ایران همیشه انگلیسیها را سیاست مدارانی مکار میانگاشتهاند و لی امروز با سیاست مدارانی بسیار مکارتر روبرو هستند!
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 7:09 pm در بخش: بدون دسته بندی