Nov 12 2002
شام آخر رفتم خانهی ممدسن
شام آخر
رفتم خانهی ممدسن یک عکس گذاشته اونجا همه را جمع کرده برای افتار، پیش خودم فکر کردم ایکاش اون آشپزی که این شام را پخته یک کمی شرف داشت، چون اگر حتی یک صدم من هم شرف می داشت فردا روز شادی ملت می شد. اگر منظورم را متوجه نشدید پیغام بگذارید راهنمایی خواهم کرد.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 11:12 am در بخش: بدون دسته بندی