Apr 20 2003
هموطن بیدار شو، زمان تنگ
هموطن بیدار شو، زمان تنگ است
حتمآ نمایش قدرت را دیشب همگی بر صحنههای تلوزیونهایتان دیدید! همان صحنهای که عراقیها برای رفتن به سرکارشان در وزارت نفت عراق در جلو در ورودی آن تجمع کرده بودند و لاشخوران فرستادهی بوش از ورود آنها به داخل ساختمان جلوگیری کردند. فکرش را بکنید! کسی از آن طرف شهر میاید در منزل شما اطراق میکند و کمکم اطاق خواب شما را اشغال میکند و زمانی که خواستید به داخل اطاق خواب خودتان بروید با زور سرنیزه جلو شما را میگیرد گویی که ملک پدریشان هست. صندلی شما را به تصرف در میآورد و از نشستن شما جلوگیری میکند. وقاحت را به نهایت میرساند. تمام همسایههای اطراف شما برای بیرون کردن متجاوز بیانیه صادر میکنند باز هم انگاری نه انگار. گویی ارث پدریِشان را به تصرف در آوردهاند.
بخاطر دارید! آمریکا قسم خورد و باز قسم خورد و ما گفتیم دروغگواست، این حرامزاده. قسم خوردند که میخواهند آزادی و دموکراسی برای عراق و خاورمیانه به ارمغان آورند! گفتیم دروغ میگویند. اینها دزدانند، باز ساده دلان به ریشمان خندیدند. کسانی همچون مرتضی مردیها، نیما راشدان و حتی علیرضا نوریزاده که خود را ختم روزگار میداند، به پایکوبی برخواستند و جشن و سرور راه انداختند گویی عروسی ملت است. گویی مغز خر خوردهاند یا شاید چیزی پشت پرده است که ما نمیدانیم !! مگر نه اینکه اینان روشنفکران ما هستند!
آنهایی که باور کردند که خوب، نشان دهنده هشیاریشان هست. آنها که باور نکردند هنوز دیر نشده حداقل برای ما ایرانیها هنوز دیر نشده! یعنی تا زمانی که بختک شوم مرگ از مدل آمریکایی آن بر پیکر وطنمان نیفتاده زمان داریم ولی باور کنید این زمان بهمان سرعتی که برای افقانستان و عراق گذشت برای ما هم خواهد گذشت و روزی از خواب بیدار خواهیم شد که میراث خوار دولت فخیمه بر خاکمان خیمه زند و زالووار از این پیکر از پیش نحیف شده باقیمانده خونمان را هم خفاش وار بمکند و ما باز 50 سال به عقب برگردیم و باز زانوی ماتم در بقل بگیریم و به زمین و زمان دشنام دهیم و باز روز از نو روزی از نو. باز صدسال به عقب برگردیم.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 5:57 am در بخش: بدون دسته بندی