Jun 14 2003
پاسخ به یک هموطن
دیروز نامه ای از یک دوشیزه جوان هم وطن دریافت کردم که مرا شدیدآ متاثر کرد، به همین خاطر تصمیم به پاسخ گویی به این نامه را گرفتم. قبل از پاسخ نامه این دوشیزه هموطن را بدون هیچگونه تغییری باهم می خوانیم فقط من به نکاتی که در این نامه از نظر من جالب پاسخگویی میباشد را به رنگ قرمز منعکس میکنم.
khahesh mikonam in mailo ta akharesh bekhoonin
man yek dokhtare 12 sale az iranam neveshtehaye shomaro kheili vaght nist ke mikhoonam amma az harfatoon fahmidam ke adame manteghi hastin.
mikhastam begam man ba afkar aghayed va harfaye shoma mokhalef nistam amma matlabi ke mikham begam ineke shoma be ghole khodetoon jatoon amne kharej az iran neshastin va mikhain ba ma hamdardi konin vali aya vaghean mifahmin man va amsale man inja harfemoon chie? shoma oonvar che dardi dari? oontaraf neshasti ba khiale rahat bedoone hich tarsi harchi mikhay migi be ino oon naseza migi va javoonaro tashvigh mikoni
nemigam karetoon eshtebahe shoma va amsale shoma har kari ke az dastetoon bar biad darin mikonin
dar toole tarikh harvaght beine dolatha moshkeli pish miomade in mardom boodam ke tavanesho pas midadan
mardom boodan ke mijangidan hamdigaro mikoshtan bedoone inke hich khosoomati az hamdige dashte bashan va in dar hali bood ke mosabbebane aslie in jangha dar kharej az meidoon nezare mikardand,dastoor midadand va dar enteha niz tamamie manafee hasel ro be nafe khodeshoon zabt mikardand.
hala inja irane inja jang nist amma mardom khaste shodan az dini ke beheshoon tahmil shode az hokomati ke ba neyrang rooye kar omad va ghodrat ro dar dast gereft va keshvare bozorg o ghodratmandi manande iran ro nagahan az arsh be farsh avorde.
va hala shoma shomayi ke dar antarafe in marzha hasti bebin aya doroste dar kharej az god istadan, nezare kardan va tasmim gereftan baraye bazigarane in bazi.
azatoon mamnoonam az tamame delsoozihatoon va harhatoon
az inke vaghtetoono be man dadin tashakor mikonam va agar khastin javabi be man bedid lotfan dar weblagetoon javab bedin ya mail bezanin
az inke ba fonte farsi naneveshtam maazerat mikham
khoda negahdar
ایکاش سید علی چلاق به اندازه یک چهارم این دختر خانم 12 ساله عقل میداشت در آن صورت ایران گلستان شده بود! فقط نگارش زیبای ایشان مرا ساعتها به خود مشغول داشت.
هموطن عزیزم درنامهتان به اختیار یا از روی بیاحتیاطی مرا به چند لقب ملقب کردهاید که برای شفاف شدن اوضاع بد نیست به آنها پاسخ گویم. اول مرا به منطقی بودن ملبس کردهاید که مایه شرمندگی من شدید. اولین نکتهای که در نامه شما مرا دلگیر کرد این جمله شما بود که “شما اون ور چه دردی داری … بدون هیچ ترس..” دوست گرامی زمانی من کمر به مخالفت با رژیم بستم که شما هنوز بدنیا نیامده بودید و در آنزمانها که آقای خمینی و اوباشاناش ابزاری همچون “صندوقهای رای با آماری بالاتر از %90″ !! و تظاهرتی ملیونی!! در اختیار داشتند، باور کنید وحشتی در دل هر مخالفی میآفریدند که بیا و ببین، منظورم آنزمانهایی است که کوچکترین مخالفت با رژیم حتی در خارج از ایران عقوبتی کمتر از نابودی بدنبال نداشت.
بگمانم که فضای آن دوران بسی رعبآور بود ولی من بدون هیچ امیدی به آینده به مبارزه خود با رژیم ادامه میدادم نه بخاطر اینکه امیدی به پیروزی بود و پاداشی، بلکه بدلیل اعتقادی که به باورهای خود داشتم به راهم ادامه میدادم، باور کنید اگر برای پاداش میبود همکاری با رژیم در آن دوران پاداشهای بس دلنشینی داشت، در صورتی که پاداش مخالفت با رژیم فقط مکافات بود و عقوبت. اما خوشبختانه امروز شاهد آن خیزشی هستیم که در آن سالها حتی خوش باورترین ماها هم در خواب هم نمیدیدیم، همانا منفور شدن رژیم ضد مردمی خمینی و نابودی خمینایسم. گمان نمیکنید که کمی دیر باشد که این حقیر را که سالها با این رژیم مخالفت ورزیدهام امروز میخواهید به راه راست!! هدایت کنید!؟
نکته دیگهای که مرا شدیدآ متاثر کرد این جمله شما بود که مینویسید” مسببین اصلی این جنگها در خارج از ایران .. ” دوست گرامی من هیچگاه نه جنگ افروز بودهام نه وابستگی به هیچ دولتی داشتهام پس این نکته شما بی اندازه بیانصافیی است. مخصوصآ که در این تغییر و تحولات ایران، هیچ منفعت یا زرری نصیب من بعنوان یک شخص نخواهد شد. بعد از سرنگونی رژیم ایران باز هم من مقیم نروژ خواهم بود (متاسفانه) و باز هم به انتقاد از هر شخص یا گروهی که بخواهد منافع کل جامعه میهنم را بخطر بیندازد ادامه خواهم داد.
بنی آدم اعضای يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
همچنین در آخرین انتقاد خود نیز به بیراهه رفتهاید و مرا متهم به تغییر رژیم کردهاید من عقاید خودم را ترویج میدهم و این کار را بدون هیج سلاحی انجام میدهم و هرکه بخواهد گوش میدهد و آن که نخواهد گوش نمیدهد. آیا در این کار هم آزاد نیستم!؟
در خاتمه باز هم میگویم نامه شما مرا بسیار تحت تاثیر قرار داد.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 3:35 pm در بخش: بدون دسته بندی