Aug 07 2003

دموکراسی ایرانی!

نوشته:     :::       Comments Off on دموکراسی ایرانی!

امشب توی اسلو شاهی‌ها همونهایی که طرفدار! مشروطه! هستند جشن مشروطیت گرفته بودند و جمعیت زیادی رو در یکی از میادین شهر دور خودشون جمع کرده بودند و با موزیک و تنبک و نقاره می‌خواستند خودی نشون بدهند. همگی شون وقتی با هاشون صحبت می‌کنی ساعتها برات از دموکراسی حرف می‌زنند و هزار و یک دلیل می‌آورند که آری شاه جوان با تحصیلات در خارج و ماندن در اروپا و آمریکا یقینآ دموکرات شده و عنقریب است که با ورود به ایران و سرنگونی رژیم ملایان دموکراسی تمام عیاری در ایران دایر کند! یکی نیست از اینها بپرسه آقا دموکراسی نخود هست یا لوبیا! از حبوبات است یا از حیوانات، خزنده است یا جهنده!؟
امشب با اینکه دلم نمی‌خواست برم ولی چون آدم کنجکاوی هستم رفتم و بخودم گفتم که از دورادور نگاهی بینداز و برگرد، میدانید چرا نمیخواستم بروم!؟ چون این خلق‌الله هروقت که دور هم جمع می‌شوند عکس و ویدئو می‌گیرند تا بعدآ از تلوزیونهاشون نشون بدند و به رخ این و آن گروه، این و آن کشور بکشند و بگویند ببینید ما قادریم این همه ایرانی را دور خودمان جمع کنیم پس ما مشروعیت داریم.
پس از اینکه چند لحظه‌ای اونجا ایستادم دیدم یک نروژی بیچاره از همه جا بیخبر هم آنجا با دوربین درحال گرفتن عکس است که یک مرتبه چندتا از این شاه‌الله‌یی‌ها ریختن دور طرف و با زبان الکن‌شان می‌خواستند به او بفهمانند که حق عکس گرفتن ندارد. من را هم که می‌شناسید دنده‌ام می‌خارد برای دردسر! پا پیش گذاشتم و با تمسخر به نروژی گفتم دوستم میدانی اینها دارند برای دموکراسی در ایران مبارزه می‌کنند به همین خاطر هم نمی‌توانند به شما اجازه بدهند در مملکت خودت از این جشن عکس بگیری. طرف خندید و به همان طعنه تلخ من گفت پس مبارک است. از آقایان سوال کردم که حضرات شما به چه مجوزی می‌خواهید جلو یک نروژی را در مملکت خودش بگیرید که می‌خواسته در یک میدان شهر خوداش عکس بگیرد. یکی از آنها پاسخ داد ما در کمیته تصمیم گرفته‌ایم که کسی عکس نگیرد، در پاسخ‌اش گفتم کمیته شما به چه مجوزی قوانین نروژ را زیر پا گذاشته و آزادی یک نروژی را در مملکت خوداش صلب کرده فقط برای اینکه شما در کمیته‌تان تصمیم گرفته‌اید!؟ تازه برای چه این تصمیم را گرفته‌اید!؟ طرف پاسخ داد برای اینکه عده‌ای از این میترسند که ماموران رژیم عکس‌شان را بگیرند و به ایران بفرستند. گفتم خوب حتمآ این طرف هم مامور حکومت ایران است!؟ درضمن شما خودتان هم عکس می‌گیرید و هم ویدئو! الحق که منطق‌شان هم مثل دموکراسی‌شان بند تنبانی است.
خلاصه کار به جایی کشید که دیگر رهگزر نروژی راه‌اش را کشید و رفت، من هم که دنده‌ام برای دردسر می‌خارد با دوربینی که همراهم برده بودم شروع به گرفتن عکس کردم که یک مرتبه چند نفرشان ریختند دوروبرم. ماشاالله ماشاالله همگی هم بازو داشتن کلفت تر از ران من. از من با ادب خواستند که عکس نگیرم. پاسخشان دادم به چه مجوزی می‌خواهید جلو مرا بگیرید!؟ فرمودند ما اجازه نمی‌دهیم عکس بگیرید. باز گفتم به چه مجوزی!؟ یا من عکسم را امشب می‌گیرم یا شما با زور مرا از اینکار باز می‌دارید که خوب من هم برای همین آمده‌ام تا فردا با شکایت از شما کاری کنم که دیگر هیچگاه اجازه ندهند شما اینجا را هم مثل ایران به گند بکشید. خلاصه کوتاه آمدند و من هم چند عکسی گرفتم و برگشتم منزل. الحق که کسانی که در ایران به اینها امید بسته‌اند بی خبرند و گمان می‌کنند که اینها برایشان دموکراسی می‌آورند صد افسوس که تعدادشان هم روز به روز زیادتر می‌شود.

نوشته: در ساعت: 3:02 am در بخش: بدون دسته بندی

Comments Off on دموکراسی ایرانی!  |           

Comments are closed.

اخبار و مطالب خواندنی