Aug 22 2003
حکومت یا دولت پاسخگو!
پس از 21 سال اقامت در نروژ این پدیده که ما ناماش را حکومت یا دولت پاسخگو میگذاریم برای من به روشنی مشخص شده. در این نوشته سعی خواهم کرد تا روش و منش حکومتگران را در این گونه کشورها به تصویر بکشم و با مقایسهای با حکومت یا دولت ایران اختلافات فاحش آن را و دلایل وجود این اختلاف را تا انجا که در توانم باشد توضیح دهم، باشد تا از این طریق دلایلی را که قبلآ برای تحریم انتخابات و بطور کلی تحریم حکومت ایران و سرنگونی آن توضیح دادم را به نمایش بگذارم.
دولتهایی را میتوان مسول و پاسخگو خواند که زگهواره تا گور شهروندان خود را به طریقی اداره (تامین) کنند، که بیشترین شهروندان راضی و خوشنود از حکومتگران باشند و همچنین حکومتگران در مقابل اعمال خود مسول و پاسخگو باشند. اینچنین دولتهایی مثل یک خانواده عمل میکنند و شهروندانشان را مثل یک پدر و مادر عادل به یک چشم نگاه میکنند و برای رشد جسمی و فکری آنها وسائل لازم را بطور مساوی فراهم میسازند.
اینکه روابط اجتماعی را به صورتی تنظیم میکنند که تمام شهروندان بتوانند با پیروی از قانون و قراردادهای اجتماعی سالم به یک زندگی مرفه و بالنده دست یابند و نیازی به جدال هر روزهِ برای بدست آوردن حداقلهایی برای امرار معاش خود نباشند، چون که این حداقلها بوسیلهی دولت پاسخگو تهیه شده و ضمانتِ در دسترس بودن این حداقلها را حکومتگران تامین میکنند و اگر در دولتی این حداقلها رعایت و تامین نشود این حکومتگران مجبور به ترک قدرت هستند و بدون دعوا و مکافات خود از اریکهی قدرت کنار میروند.
حکومت پاسخگو اولین هدف خود را در اجتماعی (socialization) کردن شهروندان خود قرار میدهد و از این طریق به شهروندان خود میآموزد که چگونه باید روابط مابین خود را تنظیم کنند تا بتوان در جامعه از هرج و مرج جلوگیری کرد. قانون را برای همه مساوی خلق میکنند تا از این طریق بتوانند از بی عدلتی جلوگیری کنند. حرف آخر اینکه جامعهای برپا میکنند که همه از پیر و جوان، باهوش و کمهوش، سیاه و سفید، مذهبی و لامذهب بتوانند از حداقلهایی برای زندگی کردن برخوردار باشند و حکومت پاسخگو تامین این حداقلها را یکی از اولین اهداف خود قرار میدهد.
این امر باعث میشود که آموزش و پرورش شهروندان امری اجتناب ناپذیر میشود و معمولا این پدیده بصورت رایگان، همهگیر و اجباری در اختیار همگان قرار میگیرد.
در مرحله بعد زمانی که شهروند به سنکار میرسد بطریقی که گفته شد باز همین حکومت پاسخگو است که مسول تامین کار و یا حداقل مسول تامین مخارج یک زندگی انسانی برای شهرونداش میشود تا شهروند بتواند از مسکن، بیمههای درمانی و اجتماعی، تحصیل، تفریح و خلاصه تمام مایحتاج زندگی برخوردار شود، حال فرقی نمیکند که شما در این اجتماع کار میکنید یا بخاطر مشکلات شخصی/اجتماعی قادر به کار کردن نیستید. اولین چیزی که برای چنین حکومتی اصل است امرارمعاش شهرونداناش به طریقی بالنده میباشد.
پیر میشوید به همین روال حکومت پاسخگو برای شما خانهی سالمندان میسازد تا بتوانید در این مکانها دوران پیری خود را سپری کنید. و حتی زمانی که عمرتان به پایان میرسد چنانچه در توانیایی خانواده شما نباشد به خرج دولت “پاسخگو” شما را به خاک میسپارند خلاصه زگهواره تا گور شما را پاسخگو هستند.
آیا بعد از این تعاریف برای یک حکومت پاسخگو دیگر نیازی برای بررسی حکومت ایران وجود دارد!؟ مگر اینکه نادان باشیم تا از این همه اختلاف فاحش چشم پوشی کنیم. دولتی مثل حکومت ملاها را نمیتوان پاسخگو خواند، آن را نمیتوان حتی حکومت خواند این پدیده چیزی نیست جز یک مشت اوباش که دور محوری بنام ولایتفقیه جمع شدهاند و بر خود نام حکومت نهادهاند و با قوانینی متعلق به عصر حجر که خود نیز منکر آن نیستند میخواهند روابط اجتماعی ایرانزمین و حتی جهان را تنظیم کنند! التبه این ظاهر امر است، درباطن اهدافشان بجز منافع شخصی چیزی نیست.
نوشته: خُسن آقا در ساعت: 12:16 am در بخش: بدون دسته بندی